قرآن کریم

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ

قرآن کریم

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ

بسم الله الرحمن الرحیم

{ وَ لَوْ أَنهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَ الانجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبهِمْ لاَکلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَ کَثِیرٌ مِّنهُمْ ساءَ مَا یَعْمَلُونَ } مائده/66

و اگر آنها تورات و انجیل و آنچه بر آنها از طرف پروردگارشان نازل شده (قرآن) را برپا دارند از آسمان و زمین روزى خواهند خورد، جمعى از آنها میانه رو هستند ولى اکثرشان اعمال بدى انجام مى دهند.

بایگانی
نویسندگان
۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم


{ وَ قِیلَ یَأَرْض ابْلَعِى مَاءَکِ وَ یَسمَاءُ أَقْلِعِى وَ غِیض الْمَاءُ وَ قُضىَ الاَمْرُ وَ استَوَت عَلى الجُْودِى وَ قِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظلِمِینَ } هود/44

و گفته شد اى زمین آبت را فرو بر، و اى آسمان خوددارى کن ، و آب فرو نشست و کار پایان یافت ، و (کشتى) بر (دامنه کوه) جودى پهلو گرفت و (در این هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر!

تفسیر اثنا عشری: این آیه از زیباترین،فصیح ترین و بلیغ ترین آیات قرآن کریم است و مفسران مباحث متعددی در شرح آن بیان نموده اند.زمین و آسمان و کوه ها و همه ی موجودات تابع امر خدای بزرگ هستند و هریک معرفتی در حد خویش دارند.در روایت است که در پایان طوفان نوح،کوه جودی،بیش از سایر کوه ها ئر مقابل عظمت خداوند تواضع نمود.

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم


در فضیلت تلاوت این سوره روایات متعددى وارد شده از جمله اینکه در حدیثى مى خوانیم که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) شدیدا بیمار شد، جبرئیل و مى کائیل (دو فرشته بزرگ خدا) نزد او آمدند، جبرئیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد پاى او، جبرئیل سوره «فلق» را تلاوت کرد، و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد، و میکائیل سوره «قل اعوذ برب الناس را».

در روایتى که از امام باقر (علیه السلام) نقل شده و قبلا به آن اشاره کردیم ، مى خوانیم : هر کسى در نماز وتر «معوذتین» (سوره فلق و ناس) و «قل هو الله احد» را بخواند به او گفته مى شود اى بنده خدا! بشارت باد بر تو که خداوند نماز وتر تو را قبول کرد»!

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

جابربن عبدالله انصاری می گوید: روزی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم که صورت خود را به جانب علی بن ابی طالب (علیه السلام) کرد و فرمود: ای ابوالحسن! آیا به تو مژده ندهم؟

گفت آری یا رسول الله.

فرمود: اینک جبرئیل به من از جانب خداوند خبر می دهد که به شیعیان و دوستداران تو هفت خصلت عطا کرده است:

آسانی در هنگام مرگ

و انیس در هنگام وحشت

و نور در تاریکی

و امنیت در هنگام فزع قیامت

و عدل و داد در میزان عمل

و عبور از پل صراط

و وارد شدن در بهشت پیش از مردم.

نور آنان در برابر آنان و سمت راستشان است.


منبع: الخصال شیخ صدوق،باب خصلت های هفتگانه،112

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

آهنگ این سوره

این سوره اساسا با سوره هاى دیگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد به خاطر اینکه سوره هاى دیگر همه بعنوان سخن خدا است ، اما این سوره از زبان بندگان است ، و به تعبیر دیگر در این سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است .

آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار شروع مى شود .

و با ابراز ایمان به مبدء و معاد (خداشناسى و ایمان به رستاخیز) ادامه مى یابد، و با تقاضاها و نیازهاى بندگان پایان مى گیرد.

انسان آگاه و بیدار دل ، هنگامى که این سوره را مى خواند، احساس مى کند که بر بال و پر فرشتگان قرار گرفته و به آسمان صعود مى کند و در عالم روحانیت و معنویت لحظه به لحظه به خدا نزدیکتر مى شود .

این نکته بسیار جالب است که اسلام بر خلاف بسیارى از مذاهب ساختگى یا تحریف شده که میان «خدا» و «خلق» واسطه ها قائل مى شوند به مردم دستور مى دهد که بدون هیچ واسطه با خدایشان ارتباط برقرار کنند!.

این سوره تبلورى است از همین ارتباط نزدیک و بى واسطه خدا با انسان ، و مخلوق با خالق ، در اینجا تنها او را مى بیند، با او سخن مى گوید، پیام او را با گوش جان مى شنود، حتى هیچ پیامبر مرسل و فرشته مقربى در این میان واسطه نیست و عجب اینکه این پیوند و ارتباط مستقیم خلق با خالق آغازگر قرآن مجید است .

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم


منبع: الخصال،شیخ صدوق (رحمة الله علیه)،باب خصلت های هفتادگانه و بیشتر

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: حافظان از یاران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) می دانند که در میان آنان کسی نیست که فضیلتی داشته باشد،مگر آن که من با او شریک بوده و بر او برتری دارم، ولی من هفتاد فضیلت داردم که کسی در آن ها با من شریک نیست.
اول اینکه: من یک چشم بهم زدن به خدا شرک نورزیده ام و هرگز لات و عزّی را نپرستیده ام.
دوم اینکه: من هرگز می ننونشدم.
سوم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در دوران کودکی مرا از پدرم درخواست نمود و من از همان زمان هم خوراک و همدم و هم صحبتش بودم.
چهارم اینکه: من نخستین فرد در میان مردم بودم که ایمان آوردم.
پنجم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:« ای علی! نسبت تو به من به منزله ی هارون از موسی هستی،جز انکه پس از من پیامبری نیست.
ششم اینکه: من آخرین فرد از مردم بودم که از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جدا شده و حضرتش را رد آغوش نهادم.
هفتم اینکه: آنگاه که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به غار رفت،مرا در جای خود خوابانید و با لحاف خود پوشاند.هنگامی که مشرکان آمدند،گمان کردند که من محمد هستم.مرا از خواب بیدار کرده و گفتند: رفیقت چه شد؟گفتم: دنبال کارش رفته.گفتند: اگر فرار کرده بود، این هم با او فرار می کرد.
هشتم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هزار درِ دانش به من آموخت که در هر یک،هزار درِ دیگر گشوده می شود و هیچ از اینها را به کسی نیاموخت.
نهم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود:« ای علی! آنگاه که خدا پیشینیان و پسینیان را محشور کند،برای من منبری برتر از منبرهای پیامبران و برای تو منبری برتر از منبرهای اوصیا می گذارند و تو بر فراز آن می روی.
دهم اینکه: من از ییامبر خدا شنیدم که فرمود:« در روز رستاخیز چیزی به من داده نمی شود،جز آنکه همانند آن را برای تو درخواست می کنم

ادامه دارد....

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

یاد خدا، بهترین وسیله براى خویشتن‌دارى و کنترل غرایز سرکش و جلوگیرى از روح طغیان است؛ به نحوی که بی‌شک نماز، یکی از اصلی‌ترین لحظات ارتباط با ذات اقدس الهی است.

نماز، بزرگ‌ترین عبادت و مهم‌ترین سفارش انبیا الهی است. چنانچه لقمان حکیم، پسرش را بـه نماز توصیه مى‌کند (لقمان: 17)، حضرت عیسى (ع) در گهواره می‌فرمایند: خدایم مرا به نماز و زکات سفارش کرده است (مریم: 31) و حضرت ابراهیم(ع)، همسر و کودک خویش را در بیابان‌هاى داغ مکه، آن هنگام که هیچ آب و گیاهى نداشت، براى به پا داشتن نماز، مسکن داد (ابراهیم: 37) و پیشوایان معصوم (علیهم‌السلام) در هنگام نماز، رنگ مى‌باختند. گرچه بعضى از مدعیان دوستی پیامبر (صَلى الله عَلیه وَ آله) در آن عصر، نماز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم و یا عوام‌فریبی می‌خواندند؛ اما حضرت على (علیه‌السلام) نه براى تجارت و ترس از آتش، بلکه به خاطر شایستگى خدا براى عبادت، نماز مى‌خواندند.

اما باید دانست که بجا آوردن نماز، آثار و ثمرات دنیوی و اخروی فراوانی را به همراه دارد؛ چنانچه در این باره نقل شده است که حضرت محمد (صَلى الله عَلیه وَ آله) فرموده‌اند: دعا کلید رحمت و وضو کلید نماز و نماز کلید بهشت است، و نیز امیرالمومنین على (علیه‌السلام) بیان داشته‌اند: لَو یَعلَمُ المُصَلّى ما یَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛ اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است، هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت.

همچنین از امام صادق (علیه‌السلام) روایت گردیده است که ایشان فرمودند: مَن قَبِلَ اللّه مِنهُ صَلاةً واحِدَةً لَم یُعَذِّبهُ و َمَن قَبِلَ مِنهُ حَسَنَهً لَم یُعَذِّبهُ؛ خداوند از هر کس یک نماز و یا یک کار نیک را قبول کند، عذابش نمى‌نماید، و نیز از رسول اکرم (صَلى الله عَلیه وَ آله) در باب برکات نماز آمده است که: اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّینِ وَ فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عَز َّوَ جَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبیاءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِکَةِ وَ هُدىً و ایمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزقِ؛ نماز، از آیین‌هاى دین است و رضاى پروردگار در آن است و آن راه پیامبران است و همانا براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت در روزى می‌باشد؛ و امام کاظم (علیه‌السلام) فرموده‌اند: اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلاةُ؛ بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می‌کند، نماز است.

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم


حضرت امام سجاد(ع) در این خصوص می‌فرمایند:

قال علی بن الحسین علیه السلام : اءشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَةُ الَّتى یُعایِنُ فیها مَلَکَ الْمَوْتِ، وَالسّاعَةُ الَّتى یَقُومُ فیها مِنْ قَبْرِهِ، وَالسَّاعَةُ الَّتى یَقِفُ فىها بَیْنَ یَدَیِ اللّه تَبارَکَ وَتَعالى ، فَإ مّا الْجَنَّةُ وَإ مّا إلَى النّارِ.

امام سجاد(ع) فرمود: مشکل ترین و سخت ترین لحظات و ساعات براى انسان ، سه مرحله است :

 *ساعتی که عزرائیل بر بالین انسان وارد مى شود و مى خواهد جان او را بگیرد.

 * هنگامى که از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر حاضر می‌شود

 * زمانى که در پیشگاه خداوند متعال - جهت حساب و کتاب و بررسى اعمال - قرار مى گیرد و نمى داند راهى بهشت و نعمت هاى جاوید مى شود و یا راهى دوزخ و عذاب دردناک.
بحار ج 75 ص 148


منبع:حوزه

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم


حضرت رقیه در واقعه عاشورا حدود سه یا چهار سال سن داشت که بعد از شهادت امام حسین(ع) و یارانش در عصر عاشورا به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفت. یزید دستور داد سر امام حسین (ع) را به دختر کوچک نشان دهند و او را ساکت کنند، اما وقتی حضرت رقیه (ع) و امام حسین(ع) باز هم به هم رسیدند، اتفاق جانسوزی افتاد.
 
  اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین (علیه السلام) در منابع شیعی آمده است، اما در بعضی منابع در این باره اختلاف وجود دارد. در کتاب کامل بهایی نوشته علاءالدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است، اما در مورد نام او که آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و … اختلاف است.

همچنین سید بن طاووس در کتاب «لهوف» خود می‌نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه ‏السلام) اشعاری در بی‌وفایی دنیا می ‏خواند، حضرت زینب (س) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه‏ السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید و خویشتن‌دار باشید.»
۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم



الف) امر به معروف و نهی از منکر در قرآن


در قرآن،آیات زیادی وجود دارد که به روشنی، جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را یاد آوری می­‌کند. در این‌جا بنا به اهمیت این دو حکم الهی، به چند آیه اشاره می­‌شود:

{ وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلیَ الخَْیرِْ وَ یَأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ } آل عمران/104
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند

{ کُنتُمْ خَیرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثرَُهُمُ الْفَاسِقُونَ } آل عمران/110
شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شده‏اند (چه این‌که) امر به معروف و نهی از منکر می‏کنید و به خدا ایمان دارید

{ لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَکْلِهِمُ السُّحْتَ } مائده/63
چرا الهیون و دانشمندان آنان را از گفتار گناه[آلود] و حرامخوارگى‏ شان باز نمى‏ دارند

{ خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْاهِلِینَ }اعراف/199
(به هر حال) با آن‌ها مدارا کن و عذرشان را بپذیر و به نیکی‏ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان

{ وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ } توبه/71
و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهاى پسندیده وا مى‏دارند و از کارهاى ناپسند باز مى‏ دارند

{ التَّئبُونَ الْعَبِدُونَ الحَْمِدُونَ السَّئحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الاَْمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ الحَْفِظُونَ لحُِدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ } توبه/112
آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود(و مرزهای) الهی،(مؤمنان حقیقی‏اند) و بشارت ده به(اینچنین) مؤمنان

{ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُوْلَئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ } آل عمران/114
به خدا و روز واپسین ایمان می آورند؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند؛ و در انجام کارهای نیک، پیشی می گیرند؛ و آنها از صالحانند

{ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ } نحل/90
در حقیقت‏ خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز مى‏دارد

{ الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ } حج/41
همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم نماز برپا مى‏دارند و زکات مى‏ دهند و به کارهاى پسندیده وامى‏ دارند و از کارهاى ناپسند باز مى‏ دارند

{ یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ } لقمان/17
اى پسرک من نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند باز دار
۰۶آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

آیین مقدس اسلام در کنار دیگر برنامه‌های فردی و اجتماعی خود، از پیروانش می­‌خواهد که نسبت به آن‌چه از دیگران می ‌بینند بی­‌تفاوت نباشند بلکه آن‌ها را به سوی خوبی­‌ها فرا خوانده و از بدی‌ها باز دارند. این دو وظیفه اساسی، امر به معروف و نهی از منکر نام دارد.

معنای لغوی امر

امر در لغت دو معنی دارد؛ یکی کار که جمع آن امور است و دیگری دستور و طلب که جمع آن اوامر است

معنای لغوی نهی
نقیص امر، نهیبه معنای زجر و منع است

معنای لغوی معروف

معروف از ماده «عرف» به معنای شناخته شده

معنای لغوی منکر
منکر از ماده «نکر» به معنی ناشناخته است

معنای اصطلاحی امر به معروف و نهی از منکر
امر در اصطلاح، اسمی است برای هر کاری که با عقل و دین نیکو شناخته شده و منکر، ضد معروف و هر کاری است که عقل‏، زشتی آن را حکم می­‌کند یا این‌که عقل‏ها در زشتی و خوبی آن کار سکوت می‌کنند، سپس دین بدی و زشتی آن را بیان می­‌کند.پس امر به معروف یعنی فرمان دادن به نیکی و نهی از منکر، باز داشتن از بدی و ناپسندی است.

شناخت معروف و منکر
بهترین راه شناختمعروف و منکر، مراجعه به دین و عقل سلیم است. بر این اساس هر چیزی را که دین به آن امر کرد و مردم را به انجام آن تشویق نمود، آن چیز «معروف» و هرگاه دین، از چیزی نهی کرد و مردم را از انجام آن سرزنش نمود، آن چیز منکر است و هم‌چنین می­‌توان برای شناخت معروف و منکر از عقل سلیم بهره برد.