قرآن کریم

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ

قرآن کریم

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ

بسم الله الرحمن الرحیم

{ وَ لَوْ أَنهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَ الانجِیلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبهِمْ لاَکلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَ کَثِیرٌ مِّنهُمْ ساءَ مَا یَعْمَلُونَ } مائده/66

و اگر آنها تورات و انجیل و آنچه بر آنها از طرف پروردگارشان نازل شده (قرآن) را برپا دارند از آسمان و زمین روزى خواهند خورد، جمعى از آنها میانه رو هستند ولى اکثرشان اعمال بدى انجام مى دهند.

بایگانی
نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «امام علی علیه السلام» ثبت شده است

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم

جابربن عبدالله انصاری می گوید: روزی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم که صورت خود را به جانب علی بن ابی طالب (علیه السلام) کرد و فرمود: ای ابوالحسن! آیا به تو مژده ندهم؟

گفت آری یا رسول الله.

فرمود: اینک جبرئیل به من از جانب خداوند خبر می دهد که به شیعیان و دوستداران تو هفت خصلت عطا کرده است:

آسانی در هنگام مرگ

و انیس در هنگام وحشت

و نور در تاریکی

و امنیت در هنگام فزع قیامت

و عدل و داد در میزان عمل

و عبور از پل صراط

و وارد شدن در بهشت پیش از مردم.

نور آنان در برابر آنان و سمت راستشان است.


منبع: الخصال شیخ صدوق،باب خصلت های هفتگانه،112

۰۸آذر

بسم الله الرحمن الرحیم


منبع: الخصال،شیخ صدوق (رحمة الله علیه)،باب خصلت های هفتادگانه و بیشتر

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: حافظان از یاران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) می دانند که در میان آنان کسی نیست که فضیلتی داشته باشد،مگر آن که من با او شریک بوده و بر او برتری دارم، ولی من هفتاد فضیلت داردم که کسی در آن ها با من شریک نیست.
اول اینکه: من یک چشم بهم زدن به خدا شرک نورزیده ام و هرگز لات و عزّی را نپرستیده ام.
دوم اینکه: من هرگز می ننونشدم.
سوم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در دوران کودکی مرا از پدرم درخواست نمود و من از همان زمان هم خوراک و همدم و هم صحبتش بودم.
چهارم اینکه: من نخستین فرد در میان مردم بودم که ایمان آوردم.
پنجم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:« ای علی! نسبت تو به من به منزله ی هارون از موسی هستی،جز انکه پس از من پیامبری نیست.
ششم اینکه: من آخرین فرد از مردم بودم که از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جدا شده و حضرتش را رد آغوش نهادم.
هفتم اینکه: آنگاه که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به غار رفت،مرا در جای خود خوابانید و با لحاف خود پوشاند.هنگامی که مشرکان آمدند،گمان کردند که من محمد هستم.مرا از خواب بیدار کرده و گفتند: رفیقت چه شد؟گفتم: دنبال کارش رفته.گفتند: اگر فرار کرده بود، این هم با او فرار می کرد.
هشتم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هزار درِ دانش به من آموخت که در هر یک،هزار درِ دیگر گشوده می شود و هیچ از اینها را به کسی نیاموخت.
نهم اینکه: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود:« ای علی! آنگاه که خدا پیشینیان و پسینیان را محشور کند،برای من منبری برتر از منبرهای پیامبران و برای تو منبری برتر از منبرهای اوصیا می گذارند و تو بر فراز آن می روی.
دهم اینکه: من از ییامبر خدا شنیدم که فرمود:« در روز رستاخیز چیزی به من داده نمی شود،جز آنکه همانند آن را برای تو درخواست می کنم

ادامه دارد....